خبرنگار راهیان نور در جهاد رسانه ای شهید رهبر نوشت: دیروزاز قرارگاه مشترک راهیان نور غرب و شمال غرب مستقر در شهر سنندج به سمت پاوه قهرمان به راه افتادم. روز 26 مرداد سالروز شکست استکبار و فریب خوردگان ضد انقلاب در محاصره پاوه است و رفتم تا حال و هوای این قهرمانشهر را در آستانه این رویداد ملی روایت کنم.دنبال یک واژه میگشتم که با آن خطابش کنم؛ واژهها هم انگار کم آوردهاند برای بیان درد و رنج آن روزهایش که سند دلدادگی کُردهای غیور به انقلاب و رهبری و وطنشان شد و ماندگار در تقویم ایرانی ها... «قهرمانشهر» بهترین واژهای بود که یافتم برایش، که انگار از قبل میدانست باید روزگاری روی پاهای خودش بایستد.و نام «پاوه» را بر او نهادند. شهری که تنهای بی سر را دید و دم بر نیاورد؛ پاوه ای که شیون و زاری مادرانش را دید و خم به ابرو نیاورد؛ پاوه ای که زیر بار آتش نفاق و دورویی بود و سوخت و نسوزاند؛ پاوه ای که... قلب ایران شده بود و ضربان زندگی ایرانیان به نبض او گره خورده بود.ای پاوه سلام بر تو... آنسان که میگویند آخرین دژ مقاومت مردم کُرد بودی برای نقش بر آب کردن نقشه شوم کُردستان مستقل و آزاد عدهای منافق که برای رسیدن به اهدافشان از هیچ جنایتی علیه هموطنان خود دریغ نکردند. آتش زدند، غارت کردند، کُشتند، سر بُریدند، جنازهها را قطعه قطعه کردند و... شگفتا از این همه بیشرمی و پستی که در خاک تو قهرمانشهر روا داشتند و قلبت را به درد آوردند، آنچنان که هنوز هم التیامی برای درد و رنج آن روزهایت نمیتوان یافت. یادمان شهدایت داغ تو را تازهتر کرده است. داغ شهدایی که در بیمارستانت قطعه قطعه شده و پیکر آنها قابل تشخیص نبود. صلابتت را از کوههای شاهو وام داری... پس مقاومت و پایمردی مردمان پولادین ارادهات بیدلیل نیست. نامت شهره شده به سمبل ایستادگی و مقاومت. نام کُردها را جاودان کردی بر پیکر تاریخ و آبرومند کردی آنها را. هنوز شیرینی انقلاب را زیر زبانمان احساس نکرده بودیم که حمله مزدوران سرسپرده و منافقان کوردل به مرزهای غربی کشور کاممان را تلخ کرد و شور و شوق وصفناپذیر آن روزها را برایمان به التهاب و اضطراب کشانید تا آرامش را بگیرد از مام وطن. هر چه بود برایشان گران تمام شد ...این بار هم تو را به دندان طمع گرفتند و به خیالشان میتوانستند در عرض چند روز با تسلیم شدن نیروهای نظامی موج مقاومت مردم را بشکنند و تو را به چنگ برگرفته و جشن استقلال کردستان را بگیرند که خوابش را دیده بودند، برای همین بود که حتی از غارت شهر و ورود بیاجازه به خانههای مردم ابایی نداشته و هر جنایتی که خواستند روا داشتند. شاید فکر جنگ تن به تن با مردم را نکرده بودند یا به حساب غیرت بر باد رفته خودشان روی غیرتفروشی مردمت برای تحویل پاسداران در مقابل آزادی خودشان حساب کرده بودند. هر چه بود برایشان گران تمام شد ... روزهای پر از التهابی بود آن روزهایی که خانه پاسداران قلب مقاومت پاوه شده و دل ایران را به زخم آورده بود بیشرمی حزب کومله و دمکرات در سرکوب ناجوانمردانه مردان مردت. محصور شده بودی در بین ارتفاعاتی به اندازه پستی منافقان که چشم از تو و دل از داشتنت نمیکندند. درگیریهای آخرین شبهای محاصره شدنت را به خاطر بیاور ...همان شبی که وقتی آخرین پیام برای درخواست کمک از سوی پاسداران مخابره شد و گفتند که مقاومت تنها تا یک ساعت دیگر امکان دارد و تمام. دل دل میکردیم تا خبری بیاید و آمد. خبر جنگ تن به تن مردم با مزدوران وطنفروش بود که مخابره شد و این یعنی پاوه هنوز زنده است و سقوط نکرده. بعد از چند روز مقاومت جانانه ژاندارمری و مردم و نیروهای سپاه، چمران چریک هم بالاخره به جمع آنها آمد و امام خمینی(ره)، آن بُت شکن کبیر نیز در پیامی تاریخی دستور داد تا غائله پاوه را ظرف 24 ساعت ختم کنند. معجزه کلام امام راحل... معجزه کلام مسیحایی امام امت با مردم چه ها که نکرد. همه ایران برای رفتن به پاوه بسیج شدند وقتی عمق فاجعه را از زبان ایشان شنیدند؛ لرزه بر اندام گروهکهای منافق افتاده بود و در شب 26 مرداد آخرین ضربههای خود را زدند و وقتی ناکامیشان را عیان دیدند در نیمههای شب متواری شدند و آرامآرام غائلهای که به پا کرده بودند به لطف خدا به میدان سربلندی آزمون کردهای غیور بدل شد و حماسه آزادسازی پاوه رقم خورد. روایت حماسه عاشورایی پاسگاه پاوه و شهید آیت شعبانییکی از فرماندهان نظامی کرمانشاهی آن زمان که دوشادوش شهید چمران در توطئه ضدانقلاب در پاوه حضور داشت محمد کرمیراد است که فرماندهی سابق قرارگاه جنگهای نامنظم رمضان را در کارنامه خود دارد. وقتی از وی خواستم روایت کند بهعنوان یک شاهد عینی نظامی از آن دوران، در ابتدا یادی کرد از شخصیتهای تأثیرگذار آن زمان همچون ، شهیدان چمران، اصغر وصالی، آیت شعبانی، سید محمدسعید جعفری، ماموستا ملاقادر قادری و تنی چند از همرزمانش تا حق مطلب را به جای آورده باشد. کرمیراد مقاومتهای مردم پاوه و حضور آنها در تظاهرات زمان ستمشاهی را یادآور شد و بر نقش مهم و مؤثر روحانیان و بزرگان این شهرستان در این زمینه اشاره کرد. وی بیان داشت: نیروهای ضد انقلاب در پی غائلهای که در کردستان و شمال غرب کشور به راه انداخته بودند، تدارک گستردهای در غار قوریقلعه دیدند و موج سنگینی از جنایات در آن زمان با همکاری رژیم بعث انجام دادند. فرمانده سابق قرارگاه جنگهای نامنظم رمضان مجاهدت و رشادت شهید چمران در حماسه پاوه را یادآوری کرد و لفظ مهاجران و انصار را برای یاران چمران چریک به کار برد و گفت: انصار همان اهالی منطقه و نیروهای مردمی و مهاجران همراهان و پاسداران اعزامی همراه وی بودند. رشادتهای شهیدان آیت شعبانی و سوری و افرادی که در پاسگاه پاوه یکی از خاطرات این سردار بود که به گفته وی، آن شب با تنگتر شدن حلقه محاصره، شبی سرنوشتساز در تاریخ مبارزات بوده است. کرمی راد ادامه داد: آن شب شهید شعبانی با تأسی از سیدالشهداء امام حسین(ع) با دوستان، همرزمان و نیروهای ژاندارمری اتمام حجت کرد که ممکن است تا فردا هیچیک از شما زنده نمانید اگر اینجا بمانید و میتوانید در تاریکی شب پاسگاه را ترک کنید و آن شب یک حماسه عاشورایی شکل گرفت. بسیج یکتنه ملت ایران برای ختم فتنه پاوه...ایران یک تنه بسیج شده بود برای رفتن به پاوه؛ این موضوع را کرمیراد واکنش ملت در برابر پیام تاریخی امام(ره) برای ختم غائله پاوه بیان کرد؛ همان پیامی که پس از ارتباطات و نامهنگاریهای مرحوم آیتالله حاجآخوند و شهید سید محمدسعید جعفری فرمانده سپاه وقت کرمانشاه با بیت امام(ره) صادر شد و ضدانقلاب را به وحشت انداخت. جنایات وحشیانه بیمارستان پاوه چیزی نیست که از خاطرهها پاک شود و این موضوع نیز در سخنان این فرمانده نظامی دوران دفاع مقدس چندین بار مورد اشاره قرار گرفت؛ همان صحنههایی که نیروهای منافق مدافعان و بیماران را زنده زنده سر بریدند و صحنههای فجیعی را از پستی خود بر جای گذاشتند. تیراندازی هوایی از فرط خوشحالی صدور فرمان امام(ره)...وی بیان داشت: فرمانداری پاوه که با شهید چمران در آنجا بودیم، مقر سپاه، ژاندارمری و چند نقطه دیگر از نقاطی بود که با مقاومت اعضا دشمن هیچگاه نتوانست آنها را تصرف کند. کرمیراد گفت: صدور فرمان امام(ره) که برای پاوه که در محاصره بود، موج خوشحالی مردم ساکن در این شهرستان را به همراه داشت و از فرط خوشحالی تیراندازی هوایی بسیار سنگینی شکل گرفت که شهید چمران گفت تیراندازی نکنید مبادا مردم شک کنند که درگیری قطع شده است. و کلام آخر...ای «قهرمان شهر»! رنجوری آن روزهای مردمانت را به جان میخریم. فقط باصلابت بمان تا نامت بر تارک ایران بدرخشد و افتخار قوم کُرد باشی در جانفشانی برای دین و وطن.