به گزارش خبرنگار راهیان نور، در مسیر تاریخ حیات خود به علت موقعیت خاص جغرافیایی و راهبردی اش بعنوان دروازه ورودی ایران به بازارهای جهانی همواره هدف طمع ورزان و دشمنان این مرز و بوم بوده و مردم دلیر و شجاع آن نیز با عشق به این آب و خاک، مرزبانانی راستین برای دفاع از این نقطه مقدس و مطهر به خون شهدا بوده اند. دوران هشت سال دفاع مقدس در دفتر افتخارات رزمندگان اسلام که با استقامت و پایداری، جوانمردی و ایثار در یک نبرد نابرابر توانستند شکست قطعی را به دشمن زبون تحمیل کنند تا ابد جاوید و ماندگار خواهد ماند. تاریخ به زیبایی شجاعت های عشایر غیور و مرزنشین این دیار و رشادت های بی نظیر فرزندان این خطه مقاوم را در مقابل تهاجم دشمن به ثبت رسانده ولی آن طور که در خور و شایسته است نامی از مقاومت دلیرمردان قصرشیرینی که با دست های خالی در برابر دشمن تا دندان مسلح ایستادگی کردند وجود ندارد که این خود گواه مظلومیت مردم مرزنشین این دیار است که بدون هیچ چشم داشتی حافظ و نگهبان محکمی برای دروازه های شرف و غیرت کشورمان بوده اند.** شروع نبرد و درگیری و تهاجم در سال 58 پس از پیروزی انقلاب اسلامی بیشتر بازماندگان حکومت شاهنشاهی و گروه های ضد انقلاب و اشرار داخلی برای ادامه حیات خود به کشور عراق پناه بردند و رژیم بعث عراق به رهبری صدام نیز نسبت به مسلح کردن این افراد و گروه ها و همچنین سازماندهی آنان اقدام کرد. استکبار جهانی در راستای دستیابی به اهداف شوم خود که مهمترین آن جلوگیری از گسترش انقلاب اسلامی ایران بود حمایت های مادی و معنوی خود را از رژیم صدام و گروه های ضد انقلاب دریغ نکرد. این گروه ها با حمایت و همراهی ارتش بعث عراق از سال 58 همواره درگیری های پراکنده ای را در مرز و با پایگاه های مرزی ایران در شهرستان قصرشیرین با پاسداران، نیروهای ژاندارمری و ارتش ایجاد می کردند و عراقی ها نیز گاه و بیگاه با شلیک خمپاره و گلوله های توپ نقاط مرزی قصرشیرین را هدف قرار می دادند. از ابتدای مرداد 59 حملات نظامی رژیم بعث گسترده تر شد به نحوی که بعثی ها در این ایام پایگاه های گروهان خان لیلی و چاه های نفت شهر، تنگ هوان و پایگاه های تیله کوه، باویسی و گرده نو از توابع قصرشیرین را مورد هدف و تهاجم سنگین توپخانه خود قرار دادند. به دنبال تهاجم ناموفق عراقی ها به نفت شهر در جنوب و منطقه قوره تو در شمال قصرشیرین در روزهای هفتم و هشتم مرداد سال 59، به خوبی قابل پیش بینی بود که عراقی ها درصدد دور زدن شهر قصرشیرین هستند چون در یورش مستقیم به شهر با مقاومت شدید مدافعان دچار خسارات سنگین می شدند. دشمن به فکر تقویت نیروهای خود در جناحین جنوب و شمال قصرشیرین افتاد و بدین ترتیب هر روز بر تجمع نیروها و امکانات لجستیک نظامی خود و تقویت آنها در راستای ادامه فشار بر مقاومت مدافعان و روستاییان و پاسگاه های مرزی می افزود. مردم روستاهای مرزی قصرشیرین در این ایام با ایجاد سنگر و کندن کانال های انفرادی در اطراف روستا و حتی سنگربندی بر بام خانه ها با سلاح های سبک و شکاری در کنار نیروهای پاسدار و ژاندارمری با تمام توان به مقابله با دشمن می پرداختند. در روزهای بعد به علت آتش سنگین توپخانه عراق خسارت های زیادی به تاسیسات نفتی نفت شهر وارد و انتقال نفت به پالایشگاه کرمانشاه قطع شد. بعثی ها از ابتدای روز نهم برای چندمین بار به نفت شهر حمله کردند که با مقاومت نیروهای سپاه پاسداران و ژاندارمری مواجه شدند و در این روز یکی از شدیدترین حملات ارتش عراق با حمایت آتش توپخانه، خمپاره و تانک در این منطقه و دو نقطه مرزی پرویزخان و برارعزیز آغاز شد و دشمن به سوی خاک ایران پیشروی کرد.پیشروی تانک های عراقی در 11 مرداد 59 و مقاومت مردم قصرشیرین تانک های عراقی در یازدهم مرداد 59 از منطقه دارخور و برارعزیز در شمال قصرشیرین وارد خاک ایران شدند و با حمایت آتش سنگین توپخانه تا نزدیکی پاسگاه برار عزیز پیشروی کردند که با مقاومت شدید مدافعان شهر مواجه شدند. در این درگیری که تا غروب همان روز بطول انجامید عراقی ها با دادن تلفات زیاد و انهدام چند دستگاه تانکشان مجبور به عقب نشینی شدند و 14 تن از مدافعان شهر نیز در این حوادث زخمی و سه نفر به شهادت رسیدند. به دنبال مقاومت شدید نیروهای مردمی، مرزنشینان، پاسداران و نیروهای نظامی در مرزهای قصرشیرین و هدف قرار دادن تاسیسات مرزی عراق از سوی مدافعان با توجه به حس همکاری و همدردی مردم مرزنشین عراق با مردم قصرشیرین صدام اقدام به تخلیه روستاهای نوار مرزی خود کرد تا مقدمات یک جنگ گسترده و سنگین علیه کشورمان را فراهم کند. بدنبال انتشار خبر تقویت نیروهای عراقی در اطراف قصرشیرین و احتمال آغاز حملات سنگین دشمن، استاندار وقت کرمانشاه روز 14 مرداد 59 از شهر قصرشیرین و نقاط مرزی این شهرستان بازدید کرد و وضعیت شهر و مدافعان را مورد بررسی قرار داد. مردم در دیدار با استاندار از وی خواستند زمینه تامین سلاح و مهمات، نیروی کمکی و ارزاق عمومی به این شهر را برای مقابله با دشمن فراهم کند. ارتش بعث، افسران خود را به همراه عوامل خود فروخته منافق به داخل خاک ایران گسیل می داشت تا جاده های مواصلاتی را با درگیری و مین گذاری ناامن کرده و اطلاعات لازم برای انجام عملیات نظامی را جمع آوری کنند. دشمن همزمان با این حملات در عملیات نفوذی خود پاسگاه های دربند جوق، یکه شان، برج احمدی، پرویز و هدایت را زیر آتش توپخانه و خمپاره اندازهای خود قرار داد و برای چندمین بار خط انتقال برق شهر را گلوله باران کرد. روزهای بعد نیز نوار مرزی، پاسگاه ها و شهر قصرشیرین همچنان زیرآتش توپخانه دشمن بود و به دنبال اولتیماتوم دولت ایران و هشدارهای فرماندهان نظامی مبنی بر احتمال وقوع جنگ، یگان های نظامی تیپ سه زرهی لشکر 81 زرهی کرمانشاه در منطقه عمومی قصرشیرین مستقر شدند. پس از درگیری های روزهای گذشته و مقاومت شدید مدافعان ایرانی در مرزهای قصرشیرین دشمن دست به تحرکات جدیدی زد و نسبت به افزایش نیروها و اقدامات لجستیک نظامی، زرهی و آتشبارهای خود در این منطقه اقدام کرد و مرزهای خود را از وجود کردهای مرزنشینان که روابط حسنه، فرهنگی و قومی خوبی با مرزنشینان ایرانی داشتند تخلیه کرد و تا عمق 25 کیلومتری خاک خود به عقب برد. در جریان این اقدام، عراق اعراب وابسته به حزب بعث را جایگزین مردم کردنشین این مناطق کرد تا از این طریق روحیه مردم مقاوم قصرشیرین را تضعیف و آنها را وادار به ترک شهر کند. عراقی ها با ایجاد جنگ روانی و آتش گاه و بیگاه توپخانه خود به پاسگاه های مرزی و منطقه عمومی قصرشیرین از شدت عملیات های نفوذی خود کاسته و بیشتر به جمع آوری اخبار و اطلاعات و جمع بندی آن در راستای انجام یک عملیات گسترده تر پرداخته بودند و مهمترین هدف آنها در جنگ روانی آن برهه تاریخی ایجاد رعب و وحشت در بین مردم برای تخلیه منطقه بود چون به خوبی می دانستند که ایرانی با دل و جان از وطنش دفاع می کند. شایعه حمله گسترده عراق به قصرشیرین به حدی بود که مسئولان شهرستان از جمله فرماندهان سپاه به آن واکنش نشان دادند و آن را به شدت تکذیب و هشدار دادند با عاملان شایعه پراکنی برخورد می کنند و در این حال اخباری مبنی بر حضور نیروهای اردنی و عربستانی در صف اول نیروهای عراقی در آن سوی مرزها به گوش می رسید. عراقی ها پس از تقویت نیروهای خود در مرزها حملات خود را از 31 مرداد بار دیگر در منطقه شمالی قصرشیرین به ویژه در تیله کوه، باویسی و تنگه هوان شدت بخشیدند و پاسگاه های مرزی ایران را زیر آتش سنگین توپخانه و خمپاره اندازهای خود قرار دادند. شدت حملات توپخانه ای دشمن به حدی بود که برخی صاحب نظران نظامی پیشنهاد تخلیه شهر تا عمق پنج کیلومتری را دادند ولی این موضوع در جلسه های نظامی مورد توافق فرماندهان نظامی مستقر در منطقه واقع نشد. شدت حملات دشمن بعثی و تخلیه اجباری نفت شهر در 31 مرداد 59 مردم نفت شهر پس از آتش بازی های مکرر عراق بر شهر و تاسیسات نفتی و تحمل خسارات جانی و مالی زیاد با توجه به شدت عملیات دشمن در این منطقه مجبور به تخلیه شهر و مهاجرت به شهرهای قصرشیرین، سومار و گیلانغرب شدند. شمار زیادی از جوانان و مردان نفت شهری برای مقابله با دشمن در کنار نیروهای نظامی ارتش، پاسداران و نیروهای ژاندارمری باقی ماندند و جانانه با دشمن متجاوز بعث جنگیدند. 10 شهریور ماه 59 و شدت حملات سنگین دشمن بر قصرشیرین شدت عمل و مقاومت مدافعان در مناطق مرزی به ویژه منطقه تنگ ترشابه عراقی ها را بر آن داشت که شهر قصرشیرین را از ساعت شش بامداد روز دهم شهریور 59 به شدت مورد حملات سنگین توپخانه ای خود قرار دهند. در این گلوله باران غافلگیرانه ده ها نفر از شهروندان بی دفاع مجروح و شهید شدند و خسارت های زیادی نیز به مکان های مسکونی و واحدهای تجاری شهر وارد شد. 20روز قبل از آغاز رسمی جنگ تحمیلی عراق علیه ایران ارتش بعثی به دنبال آتش سنگین خود بر مناطق مسکونی و پاسگاه های مرزی قصرشیرین توانست به صورت محدود بر مناطقی از آق داغ مسلط شود و از همان جا خانه های سازمانی معروف به 40 دستگاه را در شهر قصرشیرین زیر آتش بگیرد و پس از آن بود که تمام نقاط و پاسگاه های مرزی از ازگله تا نفت شهر و سومار زیر آتش سنگین عراقی ها قرار گرفت. پنج شهید و ده ها زخمی در حملات نظامی عراقی در 13 شهریور ماه 59 در 13 شهریور این آتش بازی ها به اوج خود رسید بطوریکه 30نقطه از شهر قصرشیرین گلوله باران شد که بر اثر اصابت گلوله ها به مردم بیش از 100 نفر زخمی و پنج نفر نیز به شهادت رسیدند. در این حملات ده ها واحد مسکونی منهدم شد و به علت خسارت وارده به منابع آبی و خط انتقال برق، آب و برق شهر تا چند روز قطع شد و شهر به حالت تعطیل در آمد و به یک منطقه جنگ زده تبدیل شد و در همین زمان بود که شهر کوچک خسروی نیز زیر آتش سنگین دشمن قرار گرفت و مردم مرزنشین این شهر سخت درگیر جنگ و مقاومت در برابر یورش زمینی و هوایی دشمن شدند. بیشترین حملات دشمن بعثی در این روزها متوجه محله هایی همچون منبع آب، قرنطینه، کارخانه یخ، تازه آباد، پمپ بنزین سابق، گاراژ حاتم، محمودآباد، نصرآباد، اطراف بیمارستان، اطراف ساختمان ناحیه مقاومت سپاه پاسداران و گاراژ طلوعی و هنگ ژاندارمری قصرشیرین بود. نیروهای بعثی عراق همزمان در برخی نقاط مرزی قصرشیرین از جمله باباهادی و قلعه سفید تا آق داغ و دربندجوق و خان لیلی قصد پیشروی به داخل خاک جمهوری اسلامی ایران را داشتند که با مقاومت مدافعان مرزی چندین تانک و خودروی آنان منهدم شد تا مجبور به عقب نشینی شوند. در این روزها مردم بتدریج شهر را ترک کردند و به غیر از شماری از جوانان که برای حفاظت از شهر در کنار مدافعان و نیروهای نظامی ماندند باقی مردم با ترک این شهر برای محافظت از زنان و کودکان و کهنسالان به شهرهای دیگر استان کرمانشاه کوچ کردند. در منطقه الثمود پیشروی عراقی ها با انهدام پاسگاه مرزی الثمود عراق توسط نیروهای ایران متوقف شد و در گرده نو نیز مدافعان با انهدام چند دستگاه تانک از پیشروی بیشتر آنان به داخل خاک جمهوری اسلامی ایران جلوگیری کردند اما در این جبهه دشمن توانسته بود تا حدودی وارد خاک کشورمان شود و ارتش بعثی با انهدام پاسگاه های زینل کش و خان لیلی در این منطقه پیشروی کرد و جاده مواصلاتی قصرشیرین – نفت شهر را در منطقه خان لیلی به تصرف خود در آورد. نبرد سنگین و شدید در منطقه خان لیلی بین نیروهای مهاجم عراقی و مدافعان ایرانی که از دو طرف با پوشش هوایی همراه بود در روزهای 17 و 18 شهریور ماه نیز همچنان ادامه داشت. اشغال قصرشیرین در سوم مهر ماه 59 بدست دشمن بعثی پس از درگیری ها و از جان گذشتگی های فراوان مردم و نیروهای نظامی شهر نخل های سرفراز و دیار عطر دل انگیز بهار نارنج و لیموشیرین قصرشیرین در روز پنجشنبه سوم مهر 59از چهار محور خسروی، نفت شهر، دشت ذهاب و قوره توی با هدایت صدها دستگاه تانک مورد حمله قرار گرفت و پس از مقاومت دلیرانه مدافعان به اشغال و تصرف قوای دشمن در آمد. این شهر که در سال های دهه 50 حدود 100 هزار نفر جمعیت داشت و یکی از شهرهای پررونق به لحاظ اقتصادی و گردشگر پذیر و زیبای غرب کشور بود با حضور دشمن تنگ نظر در مدت حدود دو سال اشغال به تلی از خاک تبدیل شد بطوریکه حتی جز چند دیوار و دو مسجد هیچ نقطه ای سالم در این شهر باقی نماند اما دیری نپایید که با همت دلیرمردان سپاه اسلام در سال 61از لوث وجود دشمن پاک و به آغوش میهن اسلامی بازگشت. رویدادهای مهم جنگ در قصرشیرین از مهمترین رویدادهای جنگ در قصرشیرین می توان از اشغال قصرشیرین توسط نیروهای مهاجم در ابتدای جنگ، عملیات بازی دراز در شرق قصرشیرین، عملیات مطلع الفجر در حد فاصل شمال گیلانغرب و جنوب سرپل ذهاب، عملیات مسلم بن عقیل در غرب سومار، عملیات عاشورا در جنوب سومار، عملیات کربلا در نفت شهر و اشغال مجدد شهر توسط ارتش متجاوز عراق در اواخر سال 67 و عملیات آزاد سازی مجدد قصرشیرین بعد از پذیرش قطعنامه نام برد. عملیات بازسازی قصرشیرین در اوایل سال های دهه 70 آغاز و بتدریج مردم به این شهر مقاوم و مظلوم بازگشتند. شهرستان قصرشیرین هم اکنون با 27 هزار نفر جمعیت از 26 روستای دارای سکنه و 34 روستای فاقد سکنه برخوردار است. عملیات بازسازی نفت شهر نیز از ابتدای امسال برای بازگشت مردم این خطه مرزی آغاز شده و سومار و خسروی از شهرهای فعال قبل از دوران جنگ هنوز خالی از سکنه هستند و فقط شماری از نیروهای نظامی و مرزبانی، عشایر و برخی کارکنان شرکت نفت در این منطقه سکنی دارند. شهرستان قصرشیرین یکی از قطب های اقتصادی کشورمان است و با داشتن دو مرز رسمی و مهم پرویزخان و خسروی نقش بسیار مهمی در مبادلات تجاری و مرزی دارد. روزانه یک هزار کامیون کالا از مرز رسمی پرویزخان این شهرستان به عراق صادرمی شود و 54 درصد صادرات عیر نفتی کشورمان به عراق از این مرز صورت می گیرد. روزانه 500 کامیون انواع کالاهای صادراتی نیز از مرز رسمی و بین المللی خسروی به حوزه عربی و حکومت مرکزی عراق صادر می شود ضمن اینکه بزرگترین پایانه زمینی مسافری خاورمیانه نیز در این مرز ساخته شده و اکنون روزانه گنجایش 10 هزار زائر و مسافر را دارد. قصرشیرین شهر نخل های سرافراز نقطه آغاز و پایان جنگ هشت ساله نابرابر علیه کشورمان بود ولی چیزی که در این بین مهم است حدیث مقاومت جانانه مردمان این دیار است که اکنون در عرصه ای دیگر با تلاش و کوشش خود در راه توسعه و آبادانی این شهرستان و به عنوان مرزدارانی ولایتمدار بار دیگر حضور موفق خود را همچون گذشته در عرصه های مختلف اثبات کرده اند.