به گزارش راهیان نور ، اسد قربانی جانباز دوران دفاع مقدس که جهت تجدید بیت دوباره با دوستان صمیمی خود به مناطق عملیاتی غرب وشمالغرب سفرکرده بود؛ در گفتوگو با خبرنگار جهاد رسانه شهید رهبر مستقر در یادمان شهدای باشگاه افسران سنندج اظهار کرد : خدا برای بیداری دلمان جهاد را مشخص کرده نه اینکه فقط برای درگیری بخواهیم جهاد کنیم و افتخار میکنم که از سال 62 در جبهههای حق علیه باطل شرکت کردهام.
قربانی افزود: اگر رزمندگان در دفاع مقدس حضور پیدا کردند، آنها در انجاموظیفه خود باخدا معامله کرده، و وظیفه خودشان را برای دوستی با پروردگار انجام دادند.
وی بیان کرد: در حقیقت دفاع مقدس فقط شلیک گلوله، آرپیجی، تانک و زدن هواپیمای جنگ نبود، بلکه به اعتقاد من دفاع مقدس دوستی باخدا در سنگر علم و ادب بود.
این جانباز دفاع مقدس به یکی از خاطرات اشاره کرد و گفت: افتخار میکنم به این مجروحیتها چراکه در قبال آن مجروحیتها؛ شهیدانی که با خون خود این درخت تنومند انقلاب اسلامی را آبیاری کردند بسیار باعظمت بوده و امثال حقیر هیچ نیستیم و هر بیانی هست در وجود پاک شهیدان است.
قربانی ادامه داد : زمانی که در اردوهای راهیان نور حضور پیدا میکنم؛ فقط سکوت میکنم چراکه از نزدیک بارها از نزدیک شاهد این موضوع بودهایم که رزمندگان اسلام چه رشادتهایی را از خود نشان دادند و قطعاً تداعیگر آن روزها برای جوانان نسل امروز نیاز ضروری و لازم است.
این جانباز دوران دفاع مقدس بیان کرد: باید ارزشهای دفاع مقدس و روحیه ایثارگری رزمندگان برای جوانان و نسل جدید تبیین شود و آن را برای همیشه زنده نگهداشت که این موضوعی نیست که بتوان از آن غفلت کرد.
وی بابیان اینکه این جسم برای من نیست و بهانهای برای زندگی در دنیاست، ابراز کرد: دفاع مقدس دوستی باخدا در سنگر علم و ادب بود ،علم به معنای شناسایی با خدا و ادب به معنای سر سجده گذاشتن بهسوی خدا که این را از خوبان یاد گرفتیم و قطعاً شلیک گلوله بهانه بود.
قربانی گفت: در دوران دفاع مقدس عزیزانی در سنگر جهاد به رزمندگان دفاع مقدس کمک کردند که اینها هیچگاه از ذهن جامعه پاک نخواهد شد، از خدا میخواهم که عاقبت زندگی را ختم به شهادت قرار دهد.
وی در پایان خاطر نشان کرد: ایثارگران دوران جنگ تحمیلی هیچ چشمداشتی از دنیا ندارند، تنها خواسته و آرزوی آنها حفظ دستاوردهای نظام، انقلاب و هشت سال دفاع مقدس است.
انتهای پیام/
جهادرسانه ای شهید رهبر
یادمان شهدای گمنام باشگاه افسران/ میثم کاظمی
↧