به گزارش راهیان نور، هنگامی که فهميدم خواهر شهيد ابراهیم هادي در يادمان عملیات رمضان حضور دارد مثل بچه ها ذوق زده شدم و ميخواستم هرچه سريعتر با وی دیدار کنم. امروز خواهر شهيدي را ميبينم كه برادرش اسطوره اخلاق، ايمان و الگويی برای جوانان سرزمین من است. جوانانی که ابراهیم هادی را ندیده بودند ولی با خواندن کتاب خاطراتش نگاهشان به زندگی تغییر کرده بود.
خانمي ميانسال با چهره اي مهربان که وقتي او را شناختم با تعجب ميپرسيد من را از کجا می شناسید؟ از او اجازه مصاحبه گرفتم و ايشان نيز پذيرفتند و به رسم یادبود تبركي از شهيد هادي را به من هدیه دادند.
مصاحبه را با اين سوال شروع كردم كه:
راز محبوبيت شهيد هادي در چيست كه خيلي از افراد وی را به عنوان الگوي زندگي خودشان قرار دادند؟
در يك كلمه ميتوانم بگويم که راز محبوبیت برادرم اخلاص است. خواندن کتاب شهدا خوب است ولي اگر می خواهید چیزهای زیادی از شهدا بدانيد با خانواده هاي آنها صحبت كنيد و اگر شبهه اي برای شما به وجود آمد از آنها سوال کنید تا پاسخش را بدانید. ببينيد كه شهدا چگونه زندگي كرده اند، بخدا رويا نبود، قصه نبود، داستان نبود. اينها همه اش واقعيت هایی از زندگی شهدا به عنوان يك انسان كامل است چراکه به درجه ي قربت الي الله رسيدند چون همه چيز در راه خدا گذشتند. وقتي همه چیز انسان خدایی شد، خداوند اينها را الگو قرار ميدهد. و این راز محبوبیت برادر من بود که الان شاهد هستیم از هر قشری به او علاقمند هستند.
ابراهیم با کسی رفاقت خاصی نداشت، بعضي ها ميگويند من فقط با اين شخص صحبت ميكنم و فقط اين دوست را ميپسندم ولي او ميگفت كه آدم بايد كاري کند كه از نظر برنامه هاي معنوي، اخلاقي و اجتماعي و چه دوست بر روی همه تاثیرگذار باشد. اين هنر نيست كه كسي درجه ي بالا داشته باشد من بگويم كه دوست اين هستم و به درجه اي رسيدم كه يك دوست خوب پيدا كردم. اگر رفاقتی را از صفر شروع کرده اید آن رو به درجه ي بالایی برسانید که آن وقت اين ميشود دوستی خالصانه و خدایی. خيلي از دوستي ها ظاهری است. همه دوست ميشوند ولي مقطعي هستند و از روي هوا و هوسشان است كه ارتباط پيدا كردند.
چون شهدا با خداي خود پيمان بسته بودند و دوست داشتند كه اين ارتباط زنجيره اي باشد از صفر تا صد برای خدا کار كردند. خود من هنوز نتوانستم بر روی کسی تاثیرگذار باشم و هميشه غصه ي اين را ميخورم كه چقدر ما از قافله ي كلاس اينها عقب مانده ايم.
اگر برادرتان اکنون زنده بود چه کارهایی انجام می دادند؟
برخی از شهدا با اینکه سن کمی داشتند سازماندهی و کادرسازی را از انقلاب و با توجه به رهنمودهای امام خمینی(ره) شروع کرده اند. نميخواهيم بگوييم كه ابراهيم از همان روزهای اول میگفت من به جبهه میروم و شهيد می شوم. برادرم در ابتدای زندگی خودش هيچ آرمانی نداشت ولی بعدها که وارد جريان انقلاب قرار شد برای خود اهدافی را ترسیم کرده بود. اول به خودسازی و سپس خانواده و بعذ از آن جامعه و امروز همه شیفته او شده اند و به عبارت دیگر با اینکه ابراهیم شهید شده و در بین ما نیست ولی هنوز به خودسازی مشغول است. شهدا برای نسل امروز و نسل بعدی الگو هستند چراکه با نفس خود به مبارزه پرداختند، مقاومت كردند، صبر و ایثار و ازخودگذشتگی داشتند. باید ببنیم که ما كدام يك از اين برنامه ها را در زندگي خود به جریان می اندازیم و اگر نتوانستیم به خودسازی بپردازیم باید از خود بپرسیم که چرا من نميتوانيم مثل شهدا باشم؟ ابراهيم با اینکه سن كمی داشت اما در هیات خود را يكي از خادمان امام حسين (ع) و رهروان حضرت زهرا ميدانست.
شما ميدانيد كه ابراهيم كسي بود كه زعاشق حضرت زهرا(س) بود، يعني با آن سن كم خود اگر روضه اي ميخواند گريز روضه هایش حضرت زهرا(س) بود، در مكتب حضرت زهرا(س) حركت میكرد و الحمدالله امروز شهدا به عنوان الگویی برای جامعه تبدیل شدند. اگر اينطور فکر کنیم که هشت سال جنگی اتفاق افتاد و تمام شد و بعدش خداحافظ! پس دیگر الگوگرفتن از آنها چه می شود؟ پس ما به نسل های بعدی چه پاسخی دهیم؟ بگوئيم يك جنگي بود که عده ای رفتند و دفاع كردند و برگشتند و عده ای هم شهید شدند! چرا نباید از مقاومت بگوئیم؟ مگر ما نمی توانیم از کانال کمیل و حنظله درس گذشت و ايثار را یاد بگیریم؟ در اين مكاني كه الان حضور داریم که به نام پاسگاه زيد است مگر رزمنده های عمليات رمضان با گرماي زياد و لب تشنه اينجا به شهادت نرسيدند؟ اينها همه گذشت، ايثار و فداکاری است. رزمندگانی که براي زمان طولاني تشنه بودند و فقط با خدا معامله كردند و هنگامی که كار كه خدايي باشد بدانيد كه امروز موفقيتشان ميشود الگو براي ديگران و اين كار خداست.
وظیفه بنده این است که پیام شهدا را به نسل امروز و نسل های بعدی و حتی به جهانیان صادر کنم.
چرا بسیاری از جوانان به ویژه دختران شهید ابراهیم هادی را به عنوان الگوی خود در زندگی قرار می دهند؟
به نظر من اين زندگي و اين مسير ادامه دارد. شهدا برایشان فرقی نمی کند که با چه کسی رفاقت داشته باشند. به عنوان مثال من كه خواهر ابراهیم بودم براي اينكه دوستانم رو رصد كند براي ما هديه ميخريد و ميگفت به دوستانتان بدهيد و به حجاب دعوتشان كنيد. گزينه هايي را به من معرفي ميكرد که آنها را به عنوان الگوی خودم در مساله حجاب قرار می دادم و به دیگران نیز معرفی می کردم. امر به معروف و نهي از منكر که باعث شد جوان ها عاشق ابراهیم شوند و از او الگوبرداری کنند. عاشق به معناي خدایی شدن. به همين عشق است كه دنبال ميكنند. عشق پوچ و بيهوده نيستند.
به نظر شما وظیفه خانواده شهدا در معرفی رزمندگان تا چه اندازه است؟
مردم به ما لطف دارند. ابراهيم و ابراهيم ها و همه ي عزيزان كه شهيد شده اند براي همه هستند. من نیز رسالت را به عنوان هم خون بودن به عهده ميگيرم. ولي این را باید بدانیم که ابراهیم فقط برادر من نبده است بلکه برادر تمام کسانی است که شهدا را به عنوان ستاره های زندگی خود انتخاب کرده اند. همه ي ما بايد جوابگوي اين عزيزان باشيم. اگر در روز محشر حضرت زهرا(س) از ما پرسيدند كه بعد از شهدا چه اقدامی انجام داده اید باید سربلند باشیم.
از ما میپرسند خواهر شهید، دوست شهید، شما كه با او بودی، شمایی که او را دوست داشتی برای معرفی او چه کرده ای؟ همه وظیفه ای داریم که نباید در معرفی شهدا کوتاهی کنیم.
وقتی دلتنگ برادرتان می شوید چه می کنید؟
در اکثر مواقع روضه ي حضرت زهرا(س) را گوش ميدهم. حس من را کسی درک می کند که برادر دارد و خودش خواهر است. توصيف اینکه وقتی برادرت در کنارت نیست خیلی سنگین است. خدا شاهد است وقتي وارد خانه می شد.
درس های زیادی در زندگی به من داد و کارهایی کرد که زبانم از گفتن آن قاصر است. ابراهیم در راهی که بود استقامت داشت و الان من می گویم ابراهیم کجا و من کجا...
به نظر شما اگر برادرتان زنده بود چه توصيه ای برای نسل سوم و چهارم داشت؟
شهدا كه رفتند كار حسيني كردند و اينها كه ماندند بايد كار زينبي كنند.
و حرف اخر خواهر شهيد هادي:
دعا ميكنم كه همه با شهادت عاقبت بخير بشوند.
انتهای پیام/
عیسی بیگدلی/970102115
یادمان عملیات رمضان
خبرنگار جهاد رسانه ای شهید رهبر
↧